معنی خرجو هدائن - جستجوی لغت در جدول جو
خرجو هدائن
جو دادن به خر
ادامه...
جو دادن به خر
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پرتو هدائن
پرتاب کردن
ادامه...
پرتاب کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
پرو هدائن
پرتاب کردن، با کفگیر، خوراک در حال پختن را برداشتن و باز
ادامه...
پرتاب کردن، با کفگیر، خوراک در حال پختن را برداشتن و باز
فرهنگ گویش مازندرانی
خرد هدائن
خوراندن
ادامه...
خوراندن
فرهنگ گویش مازندرانی
رج هدائن
نشان دادن، راهنمایی کردن
ادامه...
نشان دادن، راهنمایی کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
رو هدائن
شخم کردن، رو دادن، لوس کردن، غلتاندن، پرت کردن
ادامه...
شخم کردن، رو دادن، لوس کردن، غلتاندن، پرت کردن
فرهنگ گویش مازندرانی